سلام به همه دوستان نازنین وبلاگی...بعد از سه هفته از زمان گچ گرفتن پام، به توصیه دکتر رفتم عکس از پام گرفتم که روند درمان رو ببینه. بعد از کلی معطلی و استرس اینکه حالا تو این راهروی کلینیک بیمارستان کرونا نگیرم و ... دکتر عکس رو دید گفت خوبه جابجا نشده و روند درمان اوکی هست ولی هنوز جا داره تا جوش بخوره! خلاصه منم که خسته شده بودم از این پوتین
گچی بهش گفتن اصلا دیگه طاقت ندارم . لطفا اینو باز کنین و برام آتل ببندین. گفت اصلا جواب نمیده آتل! ببین خانم این شکستگی شما اسمش هست " جونز" برو راجع بهش بخون که متوجه بشی امکان نداره زودتر از 6 هفته جوش بخوره و بتونی بازش کنی. حتی اگه سایت آخوندها هم گفته باشه می تونی زودتر بازش کنی بخدا قبول می کنم!:)) خلاصه هی چونه زدم که من فقط یه هفته دیگه می تونم تحمل کنم... از دکتر که سه هفته دیگه! دیگه دید کم طاقتم گفت اصن نه حرف من نه حرف شما دو هفته دیگه...حالا اینکه این دو هفته پایانی چطور گذشت و چقدر دپرس
شدم بماند. هر بعدازظهر که می شد تایم پیاده روی که نمی تونستم برم بیرون... می نشستم و اشک می ریختم! خیلی دوره بدی بود و بهم سخت گذشت. کارای خونه رو با بدبختی با این پوتین گچی انجام می دادم. فقط شستن سرویس ها رو بعهده اهل خونه گذاشته بودم که البته حسابی حرصم می دادن. یه باره آئینه ها رو تمیز نمی کردن یه روز کف رو درست نمی شستن! خلاصه مشکل جسمی خودم کم نبود... باید کلی هم از کم کاری و بی خیالی شون حرص می خوردم.در این حین نوبت تزریق واکسن دز دوم هم رسیده بود و سه روز به دنبال دز دوم سینوفارم از این مرکز واکسن به اون مرکز واکسن و همه می گفتن نرسیده هنوز. حالا باید حرص اونم می خوردم که فاصله دز زیاد نشه. تا اینکه مسئولین چولمنگ بالاخره وارد مرز چهل سالگی...
ادامه مطلبما را در سایت مرز چهل سالگی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : nil-nila بازدید : 148 تاريخ : دوشنبه 25 بهمن 1400 ساعت: 0:21